
《鲁拜集》315
دریاب که از روح جدا خواهی شد
در پرده ء اسرار فنا خواهی شد
می نوش ندانی ز کجا آمد یی
خوش باش ندانی که کجا خواهی شد
你应晓得,灵魂终归飞离躯体,
奔向那深不可测的虚无空寂。
饮一杯吧,你不知自己来自何处,
及时行乐吧,你不知去向哪里。
《鲁拜集》316
در جسم پیاله جان روانست روان
در روح مجسم آن روانست روان
در آب فسرده آتشی سیّار است
در روح بلور لعل کانست روان
这杯中蕴含着鲜活的生命,
如灵性在人的精神肉体之中。
这杯中物里蕴藏着跳动的火,
犹如红宝石蕴藏在矿石之中。
《鲁拜集》317
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک ساغر می دهد مرا برلب کشت
هر چند بنزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من ار باز کنم یاد بهشت
阳春时分,美如天仙的女郎,
在小河边把美酒递到我手上。
也许有人见此对我加以嘲笑,
狗都不如,如果我再向往天堂。
《鲁拜集》318
هر روز بر آنم که کنم شب توبه
از جام و پیاله ء لبالب توبه
اکنون که رسید وقت گل تر کم نیست
در موسم گل ز توبه یارب توبه
每天晚上我都痛心忏悔,
悔不该嗜酒贪杯。
但花开时节我怎能不饮,
主啊,面对花儿我因忏悔而忏悔。
《鲁拜集》319
آن لعل در آبگینه ء ساده بیار
و آن محرم و مونس هرآز اده بیار
چون میدانی که مدّت عالم خاک
بادیست که زود بگذرد باده بیار
请给我那罐中的红酒,
酒是正直人的知音挚友。
你可知尘世人生如一阵清风,
转瞬即逝,消愁只有红酒。
作者:奥马.海亚姆,张鸿年、宋丕方译
网友评论